درنگی بر رشد قارچ گونه باستان پرستی

باستان پرستی جایگزین خداپرستی...


جریان باستان پرستی و  باستانگرایی افراطی چندیست پس از سالها حرکت کند با کاتالیزورهای بیرونی و اخیرا درونی در حال تبلیغ است به نحوی که عده ای در داخل نیز ناآگاهانه آب در آسیاب دین ستیزانی می ریزند که نه به دین اعتقاد دارند و نه برای ملیت ایرانیان ارزشی قائلند.

تلاشهای زیادی برای مخدوش کردن دین اسلام در ایران صورت گرفته و میگیرد و اگر به سایتها و شبکه های ماهواره ای که علیه دین موضع میگیرند دقت کنیم یک گرایش شدید ملی گرایی در آنها می بینیم ، این گرایش از آن جهت نیست که ملیت برای این گروه ارزشمند است ، چه اگر خاک وطن برای این گروه ارزشی داشت ، در زمان جنگ 8 ساله وطن را نمی فروختند و برای تفریح به اروپا و امریکا نمی رفتند و در جریان 8 سال دفاع مقدس برخلاف گفته این گروه و حتی نمونه های داخلی ناآگاه مانند وزیر فرهنگ و ارشاد دولت قبل(ص ه) ،کسی پرچم " چو ایران نباشد تن من مباد" را بردست نمی گرفت ، هر چه بود پرچم" الله اکبر" و"یا حسین" و" یا زهرا" بود .

آلترناتیو :اما این گروه پس از مدتی مقابله با اسلام و مسلمانان ایران پی بردند که اگر فرد مومن و مسلمان دینش را از دست بدهد ، دچار یک خلاء روانی ، آشفتگی در درون می شود، و از این جهت امکان بازگشت او به دین بسیار محتمل است و نتیجه این شد که این جماعت فریب خورده ی بی دین شده برای پرکردن خلاء بزرگ در زندگیشان یا به دین باز میگشتند یا همچون دیواری بودند که چون پی آنها را خالی کرده بودند هر لحظه امکان سقوط داشتند .

 از این رو برآن شدند که یک جایگزین برای اسلام در ایران بتراشند ، و بهترین راه برجسته کردن بخشی از تاریخ ایران به عنوان آلترناتیو بود تا جایگزینی چوبی و سست را بجای پی محکم  و استوار دین در بین جوانان قرار دهند ، در همین راستا جسد امثال کسروی را از خاک بیرون کشیدند و از نوشته ها و خط او که علیه اسلام و خصوصا شیعه بود استفاده کردند. اگر در فضای اینترنت در یک دهه اخیر تحقیقی صورت گیرد و خصوصا تالارهای گفتگو و سایت های ضد اسلام دقیق شویم ، همزمانی این حرکت –دین ستیزی +تبلیغ باستان پرستی- را کاملا مشاهده می کنیم و خواهیم دید که این گروه با پرچم باستان پرستی به ستیز با اسلام آمده اند .

کدام تاریخ ؟ با توجه به اینکه ، ایران کشوری با تاریخ حدود ده هزار ساله است ، که ما در تبلیغاتی باستان پرستان به نکته جالبی بر می خوریم ، اینکه این گروه ایران را بمانند استادانشان در عصر پهلوی کشوری 2500 ساله تبلیغ می کنند که همین مبین دستمایه قرار دادن و نه دلسوزی برای تاریخ ، و برای منفعت خودشان است . برای درک بهتر این موضوع کافیست به  سایت ها و وبلاگها و شبه های زنجیره ای سر بزنیم ، که سخن از تاریخ می گویند ، به زحمت می توان سطری را یافت که مثلا در مورد شهر سوخته یا جیرفت یا مارلیک و چغازنبیل و ... سخنی گفته باشند ، چرا که موجب تحقیر هخامنشیان و ساسانیان خواهد شد که قرار بود آلترناتیو اسلام قرار گیرند .


دستورالعمل این گروه که بصورت هم زمان صورت می گرفت :

1- برجسته کردن و بزرگنمایی افراطی بخشی از تاریخ و تعدادی از افراد تاریخ (هخامنشیان و ساسانیان- افرادی مانند :کوروش و داریوش و خشایارشا و یزدگرد و...)

2- سکولار نشان دادن این سه امپراتوری (هخامنشیان ، اشکانیان، ساسانیان) که خلاف ادعای دانشمندان تاریخ است .

3- کوبیدن عربها و تحقیر عرب هایی که با نام اسلام به ایران هجوم آوردند (بدوی و وحشی و... نشان دادن برای تحقیر اسلام ) (برجسته کردن کتابهایی همانند دوقرن سکوت و...) برای تحقیر اسلامی که به عنوان عامل عقب ماندگی معرفی شده است.

4- مطرح کردن شیعه به عنوان یک اپوزیسیون ایرانی ، علیه اسلام.

5- مقایسه جایگاه امپراتوری هخامنشیان با حال ایران برای زیر سوال بردن نقش اسلام در طول تاریخ بدون در نظر گرفتن تمدن اسلامی طی 6 قرن پرشکوه

6- کوبیدن دین اسلام به عنوان عامل عقب ماندگی کشور پس از امپراتوری هایی که منقرض شدند.

7- بایکوت بخش بزرگ تاریخ 10 هزار ساله و حدود 7 هزار سال پیش از هخامنشیان ، تا موجب تحقیر این دو امپراتوری نشود.

8- مقایسه شخصیت های تاریخی مانند کوروش با پیامبر و معصومین با روایات جعلی شعوبیه و یهود .

9- برجسته کردن بخشی از تورات مبنی بر آزادی یهودیان توسط کوروش و بایکوت کردن استر و رویداد "پوریم" (جشن ایرانی کشی) برای جهت دادن ملی گرایی به سمت و به نفع یهودیان .

 در همین راستا از حدود ده سال پیش عوامل دست به کار شدند و سایتها پر شد از مقالات ضد اسلام و به همراه آن مقالات موسوم به میهن پرستانه که هدفش مشخص بود.

مسئولان : متاسفانه مسئولان دولتی و غیر دولتی در این کشور بجای برخورد ریشه ای با آن (نه ریشه کن کردن حس میهن دوستی!)با این موج همراهی کردند و گاهی از ان گروه هم پیشی گرفتند تا کسی نتواند در ملی گرایی از آنها سبقت بگیرد!

مسئولان گرامی که اینهمه سال توهین ها و تحریف ها و هتاکی ها را در اینترنت و ماهواره ندیدند و یا نخواستند ببینند ، و بجای حرکت متقابل ناآگاهانه با آنها همراهی کردند ، اکنون کوچکترین حرکت ضد دولتی ( نه فقط ضد حکومتی) را پیگیری می کنند و آن را رسانه ای و رسوا می کنند. اینجا پرسشی پیش می آید که دکتر رحیم پور ازغذی هم اخیرا مطرح کردند و آن اینکه :

آیا دین و معرفت برایتان بی ارزش تر از دولت و قدرت بود که تا بحال فریاد ما را نشنیدید ؟


منبع: http://shahaab.blogfa.com/post-41.aspx